دكتر علی اصغرجهانگیری متولد اسفندماه سال 1325 در روستای كندلوس از توابع كجور است.وی پس از اتمام دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه در ایران راهی آمریكا میشود و در ایالت تگزاس در رشته حفاری چاه نفت ادامه تحصیل میدهد و در كمپانی بایرون جكسون به فعالیت میپردازد.
پس از تحصیل به ایران بازمیگردد و به دلیل پذیرفتهشدن در بورس سازمانملل متحد در دانشکده وین در رشته پلمیر و الیاف مصنوعی تحصیل خود را آغاز میكند.
دكتر جهانگیری زمانی كه به ایران بازمیگردد در كارخانجات سیمان تهران مشغول به كار میشود و همزمان با كار در كنكور دانشگاه پلیتكنیك پذیرفته میشود و كارشناسی ارشد مهندسی نساجی مدرك تحصیلی بعدی اوست.
وی به مدت ده سال مدیریت شرکت تولیددارو را به عهده میگیرد و همزمان با وقوع انقلاب، كارخانه هگزان كه تولیدكننده محصولات شوینده و بهداشتی بود را تاسیس میكند.
همزمان مجتمع كشاورزی كندلوس را هم احداث می کند با این هدف كه بتواند برای منطقه محروم و دورافتاده كندلوس كاری انجام دهد.
ثبت موسسه فرهنگی و خیریه نیز از پروژههایی بود كه همزمان با هگزان و مجتمع كشاورزی كندلوس انجام داد. دكتر جهانگیری در زمان جنگ به دانشكده لندن میرود و موفق به اخذ مدرك PhD از دانشگاه North field در رشته جامعهشناسی میشود.
-------------------------------------
زندگی و تحصیل در تگزاس چطور بود؟
زندگی در آمریكا انسان را بیشتر رنج میدهد زمانی كه مشاهده میكند ملتی با تاریخ درخشان چندهزار ساله با این همه نعمات و ویژگیهایی كه خداوند به این سرزمین عطا فرموده در مقابل سرزمینی با 200 سال قدمت و یك عمر گاوچرانی به درجهای از پیشرفت و تعالی تكنولوژی و علم دست یافتهاند، عقب مانده و رشد چندانی نداشته است، متاثر میشود.
به همین دلیل تحمل آن فضا برایم دشوار بود و علیرغم برخورداری از شغل و موقعیت مناسب در آمریكا، راهی كشورم شدم. آمریكا با تمام زیباییهای ظاهری بدلیل اینكه از احساس و عواطف تهی است برایم دلپذیر نبود.
بنظرم افرادی هم كه تبلیغات زندگی در خارج را میكنند اگر درونشان را به دقت بررسی كنید متوجه خواهید شد كه آنان نیز تفكر مشابه من را دارند و جبر زمان و مسائلی باعث شده كه این سرزمین را برای اقامت انتخاب كنند.
در حال حاضر هنوز شركت هگزان را در اختیار دارید؟
به دلیل اینكه میخواستم فعالیتهای فرهنگی خود را توسعه دهم و زمان چندانی در اختیار نداشتم شركت هگزان را با شركت سرمایهگذاری پتروشیمی شریك شدم. متاسفانه وجود مدیریتهای دولتی و جناح بندیهایی كه در این تشكیلات وجود داشت كمتر از یك سال باعث تعطیلی هگزان شد و هنوز هم كشمكشهای آن برایم باقی مانده است.
در ایران و خارج از كشور سمتهای مختلفی داشتید و این نشان میدهد نیاز مالی برایتان مطرح نبوده است كه از تمام آنها دست كشیدید و در ایران كسب و كار را برای خود شروع كردید؟
بله بنده در 25 سالگی مدیرعامل تولید دارو شدم حتی بعضی اوقات خجالت میكشیدم به 300 نفر پرسنل كه اكثرا با 20 سال سابقه كار بودند، مدیریت كنم! به دلیل عشق به ایران به دنبال راهی بودم كه دینم را نسبت به آن ادا كنم لذا یك منطقه محروم از كشور را انتخاب كردم و به وزارت كشور نامهای ارسال و جریان را توضیح دادم در پاسخ نامه برایم نوشتند كه در جغرافیای ایران چنین منطقهای وجود ندارد. به من برخورد كه حتی وزارت كشورهم از وجود این منطقه آگاه نیست.
ابتدا فكر كردم كه چگونه میتوانم فقر را در این منطقه ریشهكن سازم لذا به توزیع قند، چای و سایر مایحتاج زندگی پرداختم اما متوجه شدم باید ماهیگیری را به مردم یاد دهم نه ماهی خوردن را! در این سرزمین چیزی وجود نداشت جز یك طبیعت منحصربه فرد و چشمنواز.
لذا به مطالعه گیاهان آن منطقه پرداختم و یاد گرفتم چگونه طبیعت را به خدمت بگیرم سپس اقدام به راهاندازی لابراتوار و مدرسه كردم. به دانشآموزان آموختم گیاهان دشتها را بچینند و به لابراتوار بفروشند تا هزینه تحصیل خود را هم از این طریق تامین نمایند. به این ترتیب 184 نفر از 30 روستا مشغول تحصیل و كار شدند و هزینههای تحصیل خود را هم از طریق چیدن گیاهان تامین میكردند.
این كارخانه یكصد فرآورده تولید میكند و به اكثر كشورهای دنیا صادر میکند. من 250 گونه گیاه را از سراسر دنیا جمعآوری كردهام و به ایران آوردهام و همان برایم پشتوانهای شد كه اهداف عمرانیام را ادامه دهم.
به 66 روستا برقرسانی كردم، مخابرات،درمانگاه، مدرسه، موزه، رستوران، پارك، فروشگاه و به طور كلی آنچه كه در زندگی امروز بشر ضرورت دارد در این منطقه ایجاد كردم. من هیچ پشتوانه مالی یا میراث هنگفتی برای انجام این امور در اختیارنداشتم هیچ ارتباطات نفوذی هم در سیستمهای دولتی نداشتم بلكه فردی آزاد و مستقل و مفتخر به روستایی بودن هستم.
با تلاش شبانه روزی تمام فعالیتهایی كه اشاره كردم تحقق یافت و هنوزهم مسیر را ادامه میدهم. در حال حاضر كارشناس برنامه علم و زندگی و نیز برنامه روزنهها را در رادیو، انتشار آثاری در زمینههای گوناگون علمی و فرهنگی، بازسازی و اجرای بیش از 20 ملودی موسیقی سنتی، احداث و اهدای موزه كندلوس، تحقیق و تولید بیش از یكصد محصول تولیدی از منشا طبیعت، تهیه مقالات گوناگون در زمینههای شویندهها، محیطزیست، تولید انسانهای طبیعی، تكنولوژی ساخت دارو از طبیعت، برگزاری سمینارهای مرتبط و همكاری با دانشگاهها و صنایع پتروشیمی به منظور ارائه طرحهای كوچك و بزرگ اشتغالزایی تحت عنوان بانك اشتغال، تهیه و پیشنهاد پروژههای ایجاد باغ بوتانیك و نیز برپایی دهكده تاریخ جهت معرفی آئینها و سنتهای اجتماعی كشور پیش از حمله مغول به ایران نیز از سایر فعالیتهایم است.
چگونه كار در گیاهان دارویی را انتخاب كردید؟آیا هنگام شروع از این فعالیت نیازسنجی صورت دادید كه سودآور است یا خیر؟ متاسفانه زمانی كه از گیاهان دارویی صحبت به میان میآید فورا جوشانده و دم كرده گیاهان و بیماری به ذهن میرسد در صورتیكه این امر بخش بسیار كوچكی از گیاهان است.
امروزه گیاهان در 75 هزار فرآورده آرایشی، بهداشتی، غذایی، صنعتی و... حضور دارند و به زودی دنیا به سمت آنها باز خواهد گشت زیرا مواد شیمایی عوارض نامطلوب و سود خود را بروز دادهاند پس به سمت استفاده از گیاهان بازخواهیم گشت اما علمیتر و اصولیتر از گذشته.
گیاهان دارویی یا گیاهانی كه مصارف صنعتی دارند از كشت بسیار ارزانی برخوردار میباشند نیازی نیست كه هرساله كاشت شوند و به شخم، كود و سم سالیانه نیاز ندارند. قیمتش هم حداقل 10 برابر كشت های سنتی است در واقع تولید آن دوبرابر ارزانتر و فروشش 10 برابر گرانتر میباشد.
این یك ویژگی اقتصادی فوقالعاده ارزشمند محسوب میشود. نكته جالب این است كه هركدام از این گیاهان میتوانند زیرمجموعهای برای فرآوری مهیا كنند و صدها كارگاه كوچك و اشتغال چندین نفر را موجب گردد برای بازارهای جهانی هم به دلیل اینكه نصف كره زمین فاقد گیاه است و با كارگر روزی 60 دلار، انرژی گالنی 3 دلار، هزینههای بالای گمرك و مالیات و... اصلا توجیه اقتصادی ندارد كه اقدام به كشت این محصول را نمایند لذا نیاز خود را از كشورهائی مانند هند، مراكش، چین و... تامین میكنند كه متاسفانه ایران در جدول جایگاهی ندارد.
از كشورهای جهان سوم این محصولات را خریداری میكنند زیرا تولید آنها برای خودشان بسیار گران تمام میشود. گیاهان دارویی تنها محصولی است كه دست دنیا جهت خرید آن به سمت ما دراز است آنها ناچارند خریدار و مشتری محصولات ما باشند در منطقه محرومی كه هیچ امیدی نبود توجه و توسعه گیاهان بسیار حائز اهمیت تلقی شد. از این طریق تعداد زیادی از بیكاران ناامید دارای شغل شدند.
تفاوت گیاهان وحشی و گیاهان ژنتیك در ماده موثرآنان است كه در گیاهان، ژنتیك چندبرابر مورد تقویت قرار گرفتهاند. مثلا اگر گیاه مریم گلی را در لابراتوار استخراج كنید حدود 7/5 درصد متیل سالی سیلات از آن گرفته میشود در صورتیكه گیاه ژنتیك آن 6/3 درصدمتیل سالی سیالات دارد این موضع به اندازهای ارزش افزوده بالایی دارد كه قابل مقایسه با گونههای وحشی نیست.
ضمن اینكه باور داشتیم بازارهای جهانی همیشه خریدار هستند و هرگز نمیتوانیم پاسخگوی یك درصد بازار آن هم باشیم. در چه سالی مجتمع كشاورزی كندلوس را تاسیس كردید؟ دوماه پس از وقوع انقلاب مقدمات كار را شروع كردم و در سال 1363 به طور رسمی فعالیت مجتمع آغاز شد.
به گردش مالی كار در آن روستای كوچك و دورافتاده هم اشاره میكنید؟
زمانی كه مجتمع كشاورزی كندلوس راهاندازی شد چند پروژه دیگر راهم انجام میدادم. حاصل تمام آن تلاشها تربیت مدیركل، وكیل، شاعر، موسیقیدان، نویسنده و... از میان 180 كودك بود كه میخواستند همان چوپان، كشاورز و... باقی بمانند.
به دلیل تلاش هایی كه در توسعه و آبادانی كندلوس صورت گرفت این منطقه جهانی شده است و دولت آن را به عنوان یك منطقه توریستی بینالمللی انتخاب كرده است. مانند دهكدههایی كه در جنوب فرانسه از اقصی نقاط دنیا توریست و جهانگرد دارد. دولت دكتر احمدینژاد 500 میلیون تومان بودجه صرف آن كرد و كندلوس امروز قطب بینالمللی توریستی است. سالی 60 هزار گردشگر داریم كه اتفاق پیش پاافتادهای برای یك ایرانی نیست.
اما در این مدت حتی یك خسته نباشید ساده هم از سیستمهای دولتی دریافت نكردم. هرچند فرهنگ تاریخی كشورمان به نحوی است كه افراد پس از مرگشان موردتوجه و عنایت قرار میگیرند! طی سال های فعالیتم هیچ بودجهای از دولت نگرفتم و همیشه بصورت شبانه روزی كار كردهام.
در این سالها حتما با مشكلاتی هم مواجه بودید چگونه با آنها برخود میكردید؟
زمانی كه شركت هگزان را با پتروشیمی شریك شدم پس از مدتی متوجه شدم حاصل 20 سال تلاش بیوقفهام به صفر رسیده است و من ماندهام و كوهی از بدهی كه پتروشیمی آنرا پرداخت نكرده بود و بانك مرا مقصر می دانست زیرا امضای مدارك و اسناد با بنده بود.
هرروز با دادگاه و مامور روبه رو بودم. لذا مجبور شدم از طریق نزول بدهی ها را پرداخت كنم و مجددا با اجاره یك دفتر كوچك كارم را از صفر آغاز نمایم. شرایط بسیار سختی پیشرو داشتم، فشارهای مالی زیادی هم به دوشم بود از سویی دو میلیارد تومان بدهی به بانك داشتم و مرا ممنوعالخروج اعلام كرده بودند دورانی را سپری كردهام كه حتی هزینه روزمره هم به سختی تامین میشد و مجبور بودم آلبومهای تمبر را بفروشم اما تلاش كردم و با یك دفتر كوچك به تولید لوازم آرایشی بهداشتی پرداختم و برای اولین بار در ایران ژل كتیرا را روانه بازار مصرف كردم.
سپس با پوست میوههای معطر چای كیسهای با 10 طعم مختلف را به تولید انبوه رساندم كه آنهم با موفقیت روبرو شد. شبانهروز كار كردم تا توانستم سراپا بایستم. بارها گفتهام اگر مرا در كویرلوت رهاسازی پس از یك سال كه به كویر بیایید مشاهده خواهید كرد كه در آنجا هم باغی درست كردهام!
در طی سالهای فعالیتم با شكستهای وحشتناك و سنگینی مواجه بودم حتی به دلیل حضور درعرصههای فرهنگی كاندیدای قتلهای زنجیرهای هم شدم. وزارت اطلاعات بعدها متوجه شد كه من فردی سیاسی نیستم بلكه عاشق ایران و سرزمینم میباشم. ایران سرزمینی بسیار گسترده و بزرگ است كه در آن انرژی ارازنتر از آب است، 8 هزار و 300 گونه گیاه در این سرزمین وجود دارد، 300 روز آفتابی داریم و 20 میلیون نیروی جوان در اختیار است با یك میلیون و 648 هزار كیلومتر مساحت.
اینها ثروت اندكی نیست همهچیز برای پیشرفت مهیاست اما اگر ملتی در چنین سرزمین پربركتی، فقیر باشد دلیل آن فقر فرهنگی است. با یك ایده نو در شرایطی كه میلیونها تومان بدهكار بودید كسب و كار جدیدی راه انداختید و پس از یكسال هم به موفقیت دست یافتید، در حال حاضر چند مجموعه تحت مدیریت شما اداره میشود؟
سه مجموعه فرهنگی كه شامل یك موزه مردمشناسی با اشیائی از دوران قبل از میلاد تا اواخر عهد قاجار.
این مجموعه شامل رستوران، مهمانسرا، پارك، فروشگاه و كلیه اماكن موردنیاز توریستها است. مجتمع كشاورزی كندلوس هم به عرضه گیاهان دارویی میپردازد. موسسه خیریه هم به فعالیتهای عمرانی فرهنگی و بهداشتی میپردازد. در حال حاضر پروژه بستهبندی آب را دنبال میكنم تا یكصد شغل جدید ایجاد شود.
بدین منظور در یك منطقه محروم چشمهای شناسایی كردهام كه آب آن از كیفیت فوقالعادهای برخوردار است، فعلایت دیگری كه شروع كردهام ساخت و ساز مجموعههایی در مناطق كوهستانی كشور جهت فروش یا اجاره به گردشگران میباشند.
به عقیده شما هر انسانی میتواند كارآفرین باشد؟
خیر. كارآفرین دو بخش دارد كه ریشه در ژنتیك و اكتساب از محیط دارد. فردی كه از همان كودكی جاهطلب است و بزرگ فكر میكند و ایدههای متعددی در ذهن میپروراند باید دانست كه كارآفرین است و همین انسان كوچك، افقهای بزرگی را مشاهده میكند.
شرایط زندگی و اجتماع در كارآفرین شدن افراد موثر است ما در این جامعه و با این دولت زندگی میكنیم و میدانیم كسی به دادمان نخواهد رسید و حتی مورد تمسخر هم قرار میگیریم. اگر ایدههایی در ذهن دارید آن را باور كنید اما اگر به آن تحت عنوان سكو نگاه میكنید، كار نكردن را بهانه نكنید.
اگر آن این ایده را باور دارید آن را باور سازید. من اعتقاد ندارم كه این امر مشكل بزرگی برای توقف باشد. طرح را میتوان با دوستان، اطرافیان و بانك در میان گذاشت و انجام داده من برای تحقق ایدهام منزلم را به فروش رساندهام اما از همان ابتدا به آن دیده اطمینان كافی داشتم.
حتی زمانی كه با مشكلات متعددی هم مواجه شدم و پول نزول كردم هم این اعتقاد را داشتم و لحظهای متزلزل نشدم. ممكن است به جالبترین ایدهای كه تاكنون داشتید اشاره كنید؟ احداث موزه مردمشناسی توسط یك فرد حقیقی، ایدهای بود كه بازتابهای گستردهای در جامعه داشت.
اینكه برای نخستین بار به جای پودر لباسشویی، مایع لباسشویی به تولید رسیده و روانه بازار شده ایده جالبی بود كه در سال 73 به مرحله اجرایی رسید. هرچند ده سال مبارزه كردم تا ایدهام را به مرحله عمل تبدیل كردم. معقتدم كارآفرین نباید عمرش از به انجام یك فعالیت اختصاص دهد. باید سراغ فعالیتهای دیگر هم برود و مثلا صد ایده را به نتیجه برساند. اگر كارآفرین در یك شغل باقی بماند دیگر كارآفرین نیست.
منبع: mazandnume.com
***************************************************************
تجارب کاری ارزشمند دکتر جهانگیری
تجارب کاری او درعرصه های متنوع به ترتیب تاریخی به شرح زیرمی باشد:
کمپانی بایرن جکسون آمریکا درزمینه حفاری چاه نفت
سیمان تهران (مسئول آزمایشگاه حفاری چاه نفت )
آلومینیوم دورال (مدیرپروژه ها )
شرکت پایه گذار (مدیرپروژه صنایع بسته بندی سولفاتیک )
مدیرعامل شرکت تولید دارو
مدیرعامل مجتمع کشاورزی کندلوس
مدیرعامل شرکت هگزان شیمی
بنیان گذار موزه کندلوس
موسس بنیاد خیریه کندلوس (دارنده مقام اول درایران براساس گزارش وزارت کشور )
صاحب امتیاز موسس فرهنگی جهانگیری
دارای پروانه تحقیقات علمی
موسس شرکت نوشدرمان تولید کننده داروهای بین المللی از منشا طبیعت
موسس و مدیر شرکت سیبون
فعالیتهای فرهنگی :
کارشناسی برنامه علم و زندگی دررادیو
کارشناس برنامه روزنه ها دررادیو
چاپ ونشر ( ناشر ۱٢جلد کتاب درزمینه های علمی ومذهبی نویسنده چندین جلد کتاب و شاعر)
بازسازی واجرای بیش از ٢۰ ملودی موسیقی
احداث واهدای موزه کندلوس به مردم ایران
تحقیق وتولید
آموزش کارآفرینی در دانشگاهها (مثل دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران) و موسسات آموزشی به جوانان علاقهمند و کمک به آنها برای راهاندازی کسب و کار شخصی خودشان
ویژگیهای شخصیتی
پشتکار وسخت کوشی،عشق به مملکت و کار، ریسک پذیری ، اخلاقگرایی ، نوآوری وتنوع درکار، انسان دوستی ریشه گرفته از حس لطیفش ، سرسختی وتسلیم ناپذیری ، انگیزه بالا برای رقابت کاری ، بلندپروازی ودور اندیشی ، قدرت ایده سازی وایده پروری ،قدرت اجرایی که همگی دست به دست هم داده اند تا از او کارآفرینی تمام عیار بسازند .
الگو
این کارآفرین برتر که 10 سال مدیرعامل تولید دارو بوده، معتقد است الگویش در مدیریت کارآفرینانه ، معاون وی در این کارخانه بوده که با ایده " بشکنیم و بسازیم" باعث شده جسارت و خلاقیت دوران کودکی او تقویت شود.
منبع و منشا ایده
دانش غنی وتجربیات فراوانش درزمینههای مختلف والهام گیری او از منابع طبیعی وذخایر کشور بسیار درجهت گیری این امرتاثیر داشته است. پردازشگر ذهنی او ازهمان طفولیت فعالیت بدون وقفهاش را آغاز کرد و خلاقیت و نوآوری که در وجودش بود سهم بسزایی در ایده سازی او داشته است .
شروع کارآفرینی
او آغاز زندگی کارآفرینانه خود را پس از استعفا از تولید دارو و آغاز کسب و کار با 9000 تومان سرمایه میداند که پس تجربه چند کار کوچک ، تصمیم به راهاندازی کارخانه و تولید محصولاتی با نام هگزان میگیرد و پس از فراز و نشیب بسیار در سال 1374با 5/2 میلیارد تومان وام و بدهی کارخانه را واگذار و دوباره کسب و کار را از صفر شروع می کند.دکتر جهانگیری این بار وارد عرصههای کشاورزی و اکوتوریسم میشود و موفق به احداث یکی از دیدنی ترین مناطق توریستی کشور در کندلوس و معرفی و پرورش گونههای جدیدی از میوهها و گیاهان دارویی میشود.
دیدگاه ها
او به اصل وجود سرمایه به عنوان واژه ای مقدس اعتقاد دارد و آنرا لازمه پیشرفت، سلامت و بهداشت تحصیلات و رفاه عمومی ذکر میکند و نیز به سرمایه دار چون شخصیتی ارزشمند که با پشتوانه عشق طی طریق می کند، می نگرد و در این خصوص احکام اساسنامه اش را اینگونه بر می شمارد.
مالکیت محترم است
سرمایه دار شریف است وچون شعور وآگاهی دارد، سرمایه دار شده است.
سرمایه گذار عالیجناب است تا باور کند آدم مهمی است.
او دیدگاه کاملاً فرهنگی اش به مسائل و نگاه باریک بینش به تمام افقهای پیش رو ازاین منظر را اینگونه توجیه می کند: « احساس فرهنگی من خیلی غلبه دارد براحساس صنعتیام. بعد فرهنگی این سرزمین آنقدر بالاست که من دست به هرکاری می زنم باید به نوعی با پوشش فرهنگی درارتباط باشد وگرنه هیچ صنعتکاری همه را ازصنعت درنمی آورد که به کار فرهنگی مشغول کند. من نسبت به کشاورزی دیدی فرهنگی دارم. درست است کارتولیدی است ولی من بایستی به روستاییان آموزش دهم و بگویم چه کار کنند. من بارها شده است برای اینکه خاصیت گیاهان را توضیح بدهم با پیرمردها و پیرزنها برای چیدن گیاهان رفتهام و حتی برخی از آنها آش درست کرده اند و من خاصیت مواد راتوضیح داده ام. این یک کار فرهنگی است.»
وی اختناقی که دربرخی موارد سطح جامعه را پوشانده است راعاملی جهت شکوفایی آن موردمی داند واعتقاد دارد که شکوفایی دراختناق بوجودمی آید .
او داشتن انگیزه ( مالی ،اقتصادی ،جاه طلبی ، سیاسی ، ..)برای هرکاری رالازمه پیشبرد انجام موفق آن کار میداند. و بالاخره اینکه فراهمکردن بستری مناسب درجهت رقابت کاری باعث افزایش انگیزه افراد و پیشرفت و تولید و توسعه می داند و میگوید که:«تمامی مسیرهایی را که سابقه تجربه آن را داشته به عنوان درهای رقابت برای سایرین باز گذاشته ام. خیلی دوست دارم که افراد مختلف بیایند و کارهای من راکپی کنند که ارزش کار برای من از بین برود و من به فکر این مسئله باشم که کارهای بالاتری تولید کنم به این دلیل که تکنولوژی کار بالاست و یک اطلاعات علمی بالا می طلبد.»
تامین منابع مالی
خود براین باور است که اگر هرفردی بتواند بجای هرکاری فضای تاریک ذهنش را روشن کند، می تواند آنقدر سرمایه از پستوهای تودرتوی آن بیرون بکشد که اصلاٌ نداند آنها کجا بوده اند. او درموردجمع آوری اشیاء قدیمی به نوعی قصد داشته است که دست به سرمایه سازی بزند چنانکه می گوید:" آن روز که من اینها راجمع می کردم فکر می کردم یک انگیزه ای بشود برای تحول اقتصادی."
انگیزه ها
دکتر جهانگیری در مورد انگیزه خود در تاسیس مجتمع کشاورزی کندلوس این گونه می گوید:
«به دلیل عشق به ایران به دنبال راهی بودم كه دینم را نسبت به آن ادا كنم لذا یك منطقه محروم از كشور را انتخاب كردم و به وزارت كشور نامهای ارسال و جریان را توضیح دادم در پاسخ نامه برایم نوشتند كه در جغرافیای ایران چنین منطقهای وجود ندارد. به من برخورد كه حتی وزارت كشورهم از وجود این منطقه آگاه نیست.
ابتدا فكر كردم كه چگونه میتوانم فقر را در این منطقه ریشهكن سازم لذا به توزیع قند، چای و سایر مایحتاج زندگی پرداختم اما متوجه شدم باید ماهیگیری را به مردم یاد دهم نه ماهی خوردن را! در این سرزمین چیزی وجود نداشت جز یك طبیعت منحصربه فرد و چشمنواز.
لذا به مطالعه گیاهان آن منطقه پرداختم و یاد گرفتم چگونه طبیعت را به خدمت بگیرم سپس اقدام به راهاندازی لابراتوار و مدرسه كردم. به دانشآموزان آموختم گیاهان دشتها را بچینند و به لابراتوار بفروشند تا هزینه تحصیل خود را هم از این طریق تامین نمایند. به این ترتیب 184 نفر از 30 روستا مشغول تحصیل و كار شدند و هزینههای تحصیل خود را هم از طریق چیدن گیاهان تامین میكردند.
این كارخانه یكصد فرآورده تولید میكند و به اكثر كشورهای دنیا صادر میکند. من 250 گونه گیاه را از سراسر دنیا جمعآوری كردهام و به ایران آوردهام و همان برایم پشتوانهای شد كه اهداف عمرانیام را ادامه دهم به 66 روستا برقرسانی كردم، مخابرات،درمانگاه، مدرسه، موزه، رستوران، پارك، فروشگاه و به طور كلی آنچه كه در زندگی امروز بشر ضرورت دارد در این منطقه ایجاد كردم. من هیچ پشتوانه مالی یا میراث هنگفتی برای انجام این امور در اختیارنداشتم هیچ ارتباطات نفوذی هم در سیستمهای دولتی نداشتم بلكه فردی آزاد و مستقل و مفتخر به روستایی بودن هستم .
زمانی كه مجتمع كشاورزی كندلوس راهاندازی شد چند پروژه دیگر راهم انجام میدادم. حاصل تمام آن تلاشها تربیت مدیركل، وكیل، شاعر، موسیقیدان، نویسنده و... از میان 180 كودك بود كه میخواستند همان چوپان، كشاورز و... باقی بمانند.
به دلیل تلاش هایی كه در توسعه و آبادانی كندلوس صورت گرفت این منطقه جهانی شده است و دولت آن را به عنوان یك منطقه توریستی بینالمللی انتخاب كرده است. كندلوس امروز قطب بینالمللی توریستی است. سالی 60 هزار گردشگر داریم كه اتفاق پیش پاافتادهای برای یك ایرانی نیست.»
مشكلات
زمانی كه شركت هگزان را با پتروشیمی شریك شد پس از مدتی متوجه شد حاصل 20 سال تلاش بیوقفهاش به صفر رسیده است و او مانده و كوهی از بدهی كه پتروشیمی آنرا پرداخت نكرده بود و بانك او را مقصر می دانست.شرایط بسیار سختی پیشرو داشت، فشارهای مالی زیادی هم به دوشش بود از سویی دو میلیارد تومان بدهی به بانك داشت و او را ممنوعالخروج اعلام كرده بودند دورانی را سپری كرده كه حتی هزینه روزمره هم به سختی تامین میشد. اما تلاش كرد و با یك دفتر كوچك به تولید لوازم آرایشی بهداشتی پرداخت و برای اولین بار در ایران ژل كتیرا را روانه بازار مصرف كرد.
سپس با پوست میوههای معطر چای كیسهای با 10 طعم مختلف را به تولید انبوه رساند كه آنهم با موفقیت روبرو شد. شبانهروز كار كرد تا توانست سراپا بایستد. بارها گفتهاست: « اگر مرا در كویرلوت رهاسازی پس از یك سال كه به كویر بیایید مشاهده خواهید كرد كه در آنجا هم باغی درست كردهام! »
كارآفرین
به نظر دکتر جهانگیری كارآفرینی دو بخش دارد كه ریشه در ژنتیك و اكتساب از محیط دارد:
«فردی كه از همان كودكی جاهطلب است و بزرگ فكر میكند و ایدههای متعددی در ذهن میپروراند باید دانست كه كارآفرین است و همین انسان كوچك، افقهای بزرگی را مشاهده میكند.
شرایط زندگی و اجتماع در كارآفرین شدن افراد موثر است ما در این جامعه و با این دولت زندگی میكنیم و میدانیم كسی به دادمان نخواهد رسید و حتی مورد تمسخر هم قرار میگیریم. اگر ایدههایی در ذهن دارید آن را باور كنید اما اگر به آن تحت عنوان سكو نگاه میكنید، كار نكردن را بهانه نكنید
.
اگر آن این ایده را باور دارید آن را بارور سازید. من اعتقاد ندارم كه مسائل مالی مشكل بزرگی برای توقف باشد. طرح را میتوان با دوستان، اطرافیان و بانك در میان گذاشت و انجام داد. من برای تحقق ایدهام منزلم را به فروش رساندهام اما از همان ابتدا به آن دیده اطمینان كافی داشتم. معقتدم كارآفرین نباید عمرش از به انجام یك فعالیت اختصاص دهد. باید سراغ فعالیتهای دیگر هم برود و مثلا صد ایده را به نتیجه برساند. اگر كارآفرین در یك شغل باقی بماند دیگر كارآفرین نیست.»
این کارآفرین فعال و خستگی ناپذیر که از سوی یونسکو و میراث فرهنگی به عنوان چهره ماندگار معرفی شده کشور ایران را به علت داشتن منابع عظیم انرژی و نیروی انسانی ارزان، بهترین جا برای سرمایهگذاری میداند اگر چه معتقد است سیستم دولتی و تکیه بر ثروت حاصله از نفت، یک مانع اساسی در راه کارآفرینی بشمار میرود وبهترین مسیر در این عرصه توسعه کسب و کارهای جدید خانگی و کوچک است. او بزرگترین آرزوی خود را ایجاد پنج میلیون فرصت شغلی برای جوانان ایرانی میداند و معتقد است این کار فقط با دورنگری و ایدهها و روشهای نو امکانپذیر است و ادامه سبک سنتی کشاورزی و صنعت و بازار در ایران جواب نمیدهد.
گفتنی است در سال 1388 دکتر جهانگیری
به عنوان کارآفرین نمونه کشور برگزیده و معرفی شدند.
ارسال در تاريخ دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:گفت و گو با علی اصغرجهانگیری خالق شرکت هگزان , توسط *_*شرافتی*_*